|
مقام والای بانوی کرامت
حجتالاسلام سیدمصطفیرضوی*: صحبت از مقام و عظمت حضرت معصومه سلاماللهعلیها کاری بهغایت دشوار است، چرا که ایشان یکی از شخصیتهای مؤثر تاریخ هدایت بشریت است که برکات عظیم مادی و معنوی برای اهل قم و جهانیان به همراه داشتهاند. امام صادق علیهالسلام درباره شأن والای ایشان فرمودند: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ همه شیعیان من با شفاعت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها وارد بهشت خواهند شد».
ایشان الگوی برجسته علم، تقوا و بصیرت در زمان خودشان بودند به گونهای که پدر بزرگوارشان حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام در پاسخ دقیق و عالمانه ایشان به برخی، چشمان مبارکشان پر از اشک میشود و ۳ بار پشت سر هم تکرار میکنند: «فداها ابوها».
یکی از فرازهایی که بیانگر اوج عظمت و مقام حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها است، زیارتنامهای است که حضرت رضا علیهالسلام درباره آن حضرت بیان فرمودهاند. در فرازی از آن چنین آمده است: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فانِّ لک عندالله شأناً من الشأن؛ ای فاطمه! مرا درباره ورود به بهشت شفاعت کن، چرا که در پیشگاه خداوند دارای شأن و مقام والایی هستی».
حضرت معصومه سلاماللهعلیها بهرغم جوان بودنشان با درک عمیق و متعالی از وضعیت اجتماعی و سیاسی آن روزگار حساس یعنی زمان هارونالرشید و مأمونالرشید که با نفاق و فریبهای چند لایه خود به دنبال مصادره اسلام ناب محمدی در راستای اهداف پلید خود و حاکمیت اسلام التقاطی بودند، توانستند جهت تحقق اهداف والای اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، چه در دورههای حضور پدر بزرگوارشان و ساماندهی مبارزه توسط شخص امام هفتم و چه در مواقعی که پدر در زندان بودند و از آنجا مبارزات را راهبری میکردند، با تمام وجود قیام کنند.
ایشان علاوه بر اینکه مفسر و معلم قرآن بودند با فعالیت در عرصه سیاست به افشاگری ظلم و جور حکومت وقت میپرداختند و به لحاظ روحیه مبارزاتی شباهت بسیاری به حضرت زینب سلاماللهعلیها داشتهاند. قابل ذکر است مجرد ماندن ایشان با وجود همه کمالات در وی به این دلیل بود که از جهت امنیتی و ترس از جان، کسی جرأت نداشت برای ازدواج با دختران موسی بن جعفر علیهماالسلام اقدام کند. آنهایی که به دلایلی پیشنهاد ازدواج میدادند نیز همتراز با ایشان نبودند اما با اینکه حضرت در چنین شرایط سختی زندگی میکردند نهتنها از جنبه فردی و شخصیتی توانستند به درجات بالای ایمانی دست یابند و در عداد انسانهای کامل قرار گیرند، بلکه در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، از تأثیرگذارترین بانوان جهان اسلام هستند که با هجرت تمدنسازانه خود، شهر قم را به یکی از مؤثرترین کانونها در تحولات آخرالزمان و تغییر جهت تاریخ به نفع مستضعفان تبدیل کردند.
ایشان پس از ورود به قم در ۲۳ ماه ربیعالاول، ۱۷ روز ساکن منزل «موسی بن خزرج» بود که به دیدار معبود شتافت. وی در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود. در این چند روزی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها در قم به سر میبردند، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هماکنون آن مکان مقدس با بنایی باشکوه مشخص شده و در کنار آن یک مسجد مجلل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه «سِتّیه» در محل میدان میر قم خوانده میشود. این عبادتگاه را «بیتالنور» نیز گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز ایشان در ارتباط با خداست.
امروز شهر مقدس قم، به برکت بانوی کرامت مأمن عاشقان اهلبیت علیهمالسلام و مرکز نشر علم و معارف دین مبین اسلام به سراسر دنیا است. قم آغازگر انقلاب بوده است، چرا که حضرت امام خمینی(ره) انقلاب را از این شهر آغاز کردند لذا این شهر همیشه مورد بغض دشمنان بوده است و از هر بهانهای برای تخریب آن و حوزههای علمیه استفاده میکنند که نشان از حقد بیپایان دشمنان نظام و انقلاب است که البته به توفیق الهی و با هوشیاری مردم عزیز ایران، آب در هاون میکوبند و تلاشهایشان به جایی نخواهد رسید.
* مدیر مطالعات اجتماعی و سیاسی حوزههای علمیه
ارسال به دوستان
مکرون چگونه به جامعه مسلمانان فرانسه اعلان جنگ سیاسی داد؟
فرزانه دانایی: درگیری رئیسجمهور فرانسه با مسلمانان این کشور وارد فاز تازهای شده است و پس از حمایتهای بیوقفهاش از توهینکنندگان به پیامبر اسلام، حالا او برنامه دارد از طریق قانونی به محدود کردن جامعه مسلمانان و تحت نظر قرار دادن آنها در سیستم امنیتی و سیاسی این کشور بپردازد. رئیسجمهور فرانسه روز چهارشنبه 28 آبان در دیدار با مسؤولان دیانت اسلامی فرانسه در کاخ الیزه به رهبران اسلامی فرانسه اولتیماتوم داد باید منشور «ارزشهای جمهوری» را به عنوان بخشی از کمپین گسترده علیه «تندروها» بپذیرند. او به رؤسای گروههای اسلامی فرانسه 15 روز مهلت داده است اعلام کنند شرایط این منشور را پذیرفتهاند.
* منشور ارزشهای جمهوری در فرانسه چیست؟
این منشور در واقع خطمشیهای کنترلی و محدودکنندهای را در این کشور ایجاد میکند که جامعه مسلمانان باید طبق آنها رفتار کنند. آنطور که مکرون بیان کرده است، هدف اصلی این منشور این است که مسلمانان بپذیرند اسلام در فرانسه یک دین است و نه یک جنبش سیاسی و دومین هدف نیز پذیرش این مساله از سوی جامعه مسلمانان فرانسه است که باید به وابستگی به کشورهای مسلمان خارجی پایان دهند.
مکرون در جلسه خود با رهبران اسلامی فرانسه، در واقع با نمایندگان 9 اتحادیهای دیدار کرده است که تشکیلدهنده شورای فرانسوی دین اسلام هستند و از آنها گله کرده است که برخی از این اتحادیهها مواضع مبهمی نسبت به مسائلی که مورد نظر کاخ الیزه است دارند و 3 اتحادیه به صورت رسمی منشور ارزشهای جمهوری را قبول ندارند.
موارد مندرج در این منشور اما به شرح زیر است:
1- شورای ائمه مساجد از این پس نهتنها صلاحیت دادن مجوز به ائمه جماعات برای کار را دارد، بلکه باید بتواند کارتها را در صورتی که ائمه جماعت اقدام به نادیده گرفتن منشور ارزشهای جمهوری کردند، باطل کند.
2- ائمه مساجد یا مبلغان اسلامی باید به زبان فرانسه مسلط باشند و مدرک تحصیلی داشته باشند.
3- شورای ملی ائمه باید ظرف 4 سال به حضور 300 امام جماعت خارجی در فرانسه که از سوی ترکیه، مراکش و الجزایر به این کشور اعزام شدهاند، پایان دهد.
4- شورای ملی ائمه مساجد فرانسه مسؤولیت دادن بودجه به روحانیون مسلمان کشور یا گرفتن این مبالغ را از آنها بر عهده داشته باشد. این طرح نیز در راستای کنترل مبالغ مالی است که در دست ائمه مساجد قرار دارد و به نوعی میتواند گردش مالی در جامعه مسلمانان را تحت نظر دولت این کشور قرار دهد.
* لایحه «تأیید اصول جمهوری»
در لایحه قانونی دیگری که برای مدتهای زیادی در دولت مکرون دنبال میشد و درگیریهای اخیر باعث شد سریعتر به آن پرداخته شود، شرایط دیگری برای محدود کردن فعالیت اسلامگرایان در فرانسه ایجاد شده است. آنطور که رسانههای فرانسوی گفتهاند این لایحه مدتها قبل طراحی شده بود تا «جلوی اقدامات جوامع اسلامی که در آن قوانین و احکام دینی بر احکام کشور فرانسه اولویت دارد، گرفته شود». بر اساس این قانون، برخورد با کارمندان بخش خدماتی فرانسه به دلیل مسائل دینی کاملا غیرقانونی است و نمیتوان به دلیل مسائل دینی، درگیریای با کارمندان بخش خدماتی در تمام حوزههای کاری فرانسه ایجاد کرد یا انتقادی از آنها بیان کرد.
همچنین به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی یا آدرس فردی که گمان میرود از سوی افراد یا گروههایی در خطر باشد، به صورت آنلاین و... جرم به حساب میآید و کسانی که از قانون تخطی کنند، 45 هزار دلار جریمه شده و ۳ سال زندان در انتظارشان خواهد بود.
بر همین اساس سازمانهای مردمنهاد یا سازمانهای خیریهای که به قول نویسندگان این لایحه با اسلامگراهای تندرو در ارتباط باشند، توسط دولت تحت نظر قرار میگیرند.
در یکی از مفاد لایحه نیز آمده است: قضات میتوانند افراد را در صورتی که محکومیت در جرائمی مانند تحریک اقدامات تروریستی یا تحریک تبعیض، نفرت و خشونت داشته باشند، از ورود به اماکن مذهبی منع کنند. در این لایحه همچنین بیان شده است: هر انجمنی که به دنبال دریافت بودجه عمومی است باید با «منشور اصول و ارزشهای جمهوری» موافقت کند و اگر مشخص شد از این قوانین سرپیچی کرده است، باید تمام بودجهای را که دریافت کرده است به دولت فرانسه بازگرداند. تمام کمکهای مالی خارجی به این نوع بنیادها و گروهها نیز در صورتی که بالای 10 هزار یورو باشد باید به دولت اعلام شود.
مکرون پیش از این گفته بود برخی در خانوادههای اسلامی اجازه نمیدهند کودکانشان در مدارس عادی فرانسه تحصیل کنند و به همین دلیل در قانون فعلی تحصیل فرزندان خانوادههای مسلمان در خانه بشدت محدود خواهد شد و این کودکان باید در فعالیتهای اجتماعی با سایر کودکان فرانسوی حضور داشته باشند. بر همین اساس در قانون جدید مقرر شده است1 به کودکان مسلمان که در فرانسه زندگی میکنند، کد شناسایی ملیای2 داده شود که بر این اساس فعالیت آنها کنترل و مانع خانه ماندن آنها و درس خواندن آنها در مدارس خانگی شود و اطمینان حاصل شود آنها در مدارس عادی به همراه سایر کودکان فرانسوی درس میخوانند. این اعداد هماینک نیز به کودکانی که در سیستم مدارس فرانسوی تحصیل میکنند داده میشود اما کودکانی که در خانه درس میخوانند یا در مدارس خصوصی مشغول تحصیل هستند چنین شمارههایی ندارند که از این پس آنها نیز شامل این کدها میشوند تا راحتتر شناسایی شوند و از والدین آنها خواسته شود حتما آنها را به مدارس فرانسوی ببرند. والدینی که از این کار سر باز بزنند، با 6 ماه حبس و جرایم شدید روبهرو میشوند.
دولت مکرون نام این قانون را «قانون تأیید اصول جمهوری»3 گذاشته است. این قانون البته به نوعی طراحی شده است که در آن هیچ صحبتی از سکولاریسم نیامده است، زیرا گمان میرفته با توجه به صحبتها و بحثهای جدیای که این روزها در فرانسه حول محور سکولاریسم قرار دارد، این لایحه را دچار جنجال کند. این لایحه 9 دسامبر (19 آذرماه) در دولت به تصویب نهایی میرسد و بعد برای تأیید مجلس نمایندگان و سنا به پارلمان فرانسه میرود.
مکرون سیاست دیگری را نیز درباره انجمنهای اسلامی اتخاذ کرده که در این قانون نیامده است اما تلاش دارد آن را به صورت جدی دنبال کند و آن اجبار فدراسیون مسلمانان فرانسه به ایجاد «شورای ملی ائمه جماعت» در این کشور است. این شورا مسؤول عزل و نصب ائمه جماعات جدید خواهد بود. این شورا همچنین باید با «منشور جمهوری» موافقت کرده و تأیید کند اسلام یک دین است نه یک جنبش سیاسی.4
اقدامات مکرون در فضای داخلی فرانسه در جهت تحت فشار قرار دادن مسلمانان از یک سو میتواند اقدامی تبلیغاتی و انتخاباتی برای دور بعدی انتخابات فرانسه در جهت حمایت احزاب دست راستی از او باشد و از سوی دیگر میتواند نشاندهنده عمق نفوذ لابیهای صهیونیست در این کشور باشد که از زمان رخ دادن حوادث حمله به دفتر نشریه «شارلی ابدو» به اوج خود رسیده است. اقدامات شبیه اقدامات نازیها در جنگ دوم جهانی برای شناسایی خانوادههای مسلمان یا تشکیل پروندههای امنیتی و اطلاعاتی علیه مسلمانان یا کودکان مسلمان جهت شناسایی آنها در آینده و تحت نظر داشتنشان، تنها از دولتی انتظار میرود که رئیسش خود بزرگترین اسلامستیز و اسلامهراس در فرانسه است. مکرون در یکی از سخنرانیهای اخیر خود گفته است اسلام این روزها در سراسر جهان در بحران به سر میبرد. با این حال به نظر میرسد مسالهای که در واقع در داخل فرانسه در بحران واقعی است، نوع برخورد دولت این کشور با مسلمانان و نداشتن راهبرد درست برای جلوگیری از توهین به ادیان، پیامبران یا اقشار مذهبی در این کشور است. مشکل اصلی در شرایط فعلی، گسترش اسلامهراسی توسط دولت مکرون در فرانسه و نژادپرستی و رفتارهای استعماری در برابر جهانی است که بیشترین ضربه را از استعمارگری فرانسه در طول قرنهای گذشته خورده است.
........................................................................
پینوشت
1- https://www.bbc.com/news/world-europe-55001167
2- national identification number
3- Loi confortant les principes républicains
4- https://www.thelocal.fr/20201119/whats-in-frances-new-law-to-crack-down-on-radical-islamism
ارسال به دوستان
ترامپ و حسرت عکس یادگاری با ایران
دکترحمیدرضا مقدمفر: انتخابات آمریکا امسال با حاشیههای ریز و درشت پیرامونش برگزار شد و همچنان نتایج آن محل چالش است. صحنه سیاسی در این کشور شاهد این است که ۲ رئیسجمهور مدعی پیروزی هستند و تصویری نامتحد و واقعی را از ایالاتمتحده خلق کردهاند. هفتههای آتی نشان خواهد داد جنجال انتخاباتی در این کشور تا چه حد و در چه مسیری پیش خواهد رفت.
انتخابات آمریکا 4 سال پیش نیز به گونهای دیگر دنیا را به خود متوجه کرد. دونالد ترامپ، کاندیدای حزب جمهوریخواه که خود را تاجرمسلک معرفی میکرد، بر مسند قدرت نشست. او شعار معروف خود «اول آمریکا» (America First)را در کمپین انتخاباتیاش اعلام کرده بود. عدهای از دوستان نگران آمریکا معنای واقعی شعار ترامپ را «فقط آمریکا» (America Only) تفسیر کردند و این آغاز نگرانی آنها از شروع دورانی جدید در روابط ترانس آتلانتیک بود.
کاری به این نداریم که آیا ترامپ واقعا دیوانه بود یا از «تئوری مرد دیوانه»(Madman Theory) برای پیشبرد اهداف خود بهره جست. او به هر ترتیب شمشیر داموکلس را شفافتر از اسلاف خود بالای سر جهان برد تا با کسب امتیازهای متعدد «هنر معاملهگری» خودش را در عرصه سیاست نشان دهد و به پیشینیانش بگوید که چگونه میتوان همان اهداف راهبردی را صریحتر و شفافتر پیگیری کرد! ترامپ معتقد بود در مقایسه با اسلاف خود، مهارت بهتری در رسیدن به قراردادها و توافقهای بهتر و بیشتر به نفع آمریکا دارد. او قبل از ورود به عرصه سیاست به عنوان رئیسجمهور، کتابی را نوشته و عنوان آن را «ترامپ؛ هنر معاملهگری» (Trump: The Art of the Deal) انتخاب کرده بود.
۳ سال پیش بود که یکی از رسانههای آمریکایی گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه ترامپ در جلسهای که در دفتر کارش برای رایزنی درباره توافق تجاری سئول- واشنگتن برگزار شده بود، به یکی از مشاوران ارشدش دستور داده بود برای امتیازگیری از طرفهای مذاکره، او را فردی «دیوانه» و «غیرقابل پیشبینی» معرفی کنند.
رئیسجمهور آمریکا سعی میکرد با القای دیوانگی، و غیرقابل پیشبینی بودنش و از مسیر تئوری «بازی بزدل»(Game of Chicken) ، خواستههای خود را از مسیر زورگویی مضاعف بر دیگران تحمیل کند. او با تهدید جنگ تعرفهای و اقتصادی به مصاف چین، اروپا و همسایگانش اعم از کانادا و مکزیک رفت و البته دست خالی هم برنگشت. او با همین حربه از کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان میلیاردها دلار «دوشید» و حتی گفت اگر آمریکا ۲ هفته نباشد، آن کشورهای عربی به زبان «فارسی» سخن خواهند گفت! راهبرد ترامپ این بود که در توافقها هم سفت و سخت میایستاد تا امتیاز بگیرد و هم پس از تحصیل حاصل، طرف مقابل را تحقیر نیز میکرد.
شیوه دست دادن ترامپ با مقامات و برخی رهبران جهان که برای مدتی سوژه رسانهها شده بود، به روشنی خصلت زورگویی و تمامیتطلبی رئیسجمهور آمریکا را نشان میداد. او با همین شیوه یا به عبارت عامیانه «دستفرمان»، کشورهای بسیاری را وادار به عقبنشینی کرد. هرگز آن تصویر ترامپ در اجلاس گروه 7 در کانادا فراموش نمیشود که رهبران کشورهای دیگر به صورت ایستاده دور ترامپ بودند و رئیسجمهور آمریکا نشسته و با گاردی بسته به حرف آنها گوش میداد.
در طول این ۴ سال، کشورهای مختلف از آسیا گرفته تا اروپا و منطقه به دنبال راضی کردن رئیسجمهور آمریکا بودند. شاید یکی از سکانسهای جدی در هماوردی ترامپ با کشورهای دیگر مربوط به نبرد هستهای با کرهشمالی بود که رئیسجمهور آمریکا از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تهدید تند و تیزی را علیه پیونگیانگ انجام داد. کرهشمالی هم با وجود مقاومت سرسختانه اولیه خود، به سمت مرد دیوانه رفت تا شانس خود را بیازماید؛ هر چند ماحصل فقط چند عکس یادگاری و بازگشت به خانه با دستان خالی و افسوس از گذشته بود.
البته رئیسجمهور آمریکا سراغ ایران هم آمد. ترامپ با خروج از برجام از سیاست خود با عنوان «فشارحداکثری» علیه ایران رونمایی کرد؛ به گمان اینکه تهران در بازه زمانی چند ماهه در قبال این فشار تسلیم شده و با کاخ سفید تماس خواهد گرفت. او با تئوری بازی بزدل، کار را به ادعای قرار گرفتن در آستانه نبرد نظامی هم کشاند تا تهران پا پس بکشد و امتیاز گزاف بدهد. شاید تقصیری هم نداشت. او بر این تصور بود که فرمول زورگویی به جهان، برای ایران هم کارساز است. اما از قضا کار برعکس شد و مقاومت فعال ایران محاسبات آمریکا را تغییر داد. زمانی که ایران پهپاد متجاوز آمریکایی را در خلیجفارس ساقط کرد یا وقتی پایگاه عینالاسد را موشکباران کرد، آمریکا در اجرای تئوری خود عقب نشست. بزدل باخت!
در طول چند سال گذشته، آمریکا با قلدری تمام سعی کرد علاوه بر فشار، طرفهای ثالثی را برای مجاب کردن ایران به منظور مذاکره تحت شرط و شروط آمریکا و در واقع پذیرفتن همه یا بخشی از شروط دوازدهگانه پمپئو- که در واقع معنایش مانند همیشه نه مذاکره بلکه تسلیم بود- اعزام کرد یا واسطه قرار داد. عدهای هم در داخل کشور از جمله اصلاحطلبان، چنان دستپاچه و هولزده، خواهان مذاکره با ترامپ شدند که گویا عدم مذاکره با ترامپ پایان دنیاست اما رهبر حکیم انقلاب بار دیگر با واقعبینی و عنصر شجاعت که گذر زمان صحت، دقت و عمق تدابیر معظمله را نشان داده، بر سیاست عدم تسلیم مبتنی بر عدم مذاکره و عدم جنگ، بر مقاومت فعال در قبال زورگویی ناپایدار آمریکا تاکید کردند. همانگونه که ایشان در ماجرای برجام به درستی غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را تبیین و پیشبینی کرده بودند، این بار نیز افق شکست ترامپ را بارها تشریح کرده بودند. جالب است در این کره خاکی عظیم با کشورهای ریز و درشت، این فقط ایران بود که تا آخرین لحظه ایستادگی کرد تا با شرطبندی روی اسب بازنده، دچار خسارت مضاعف نشود. چنانکه علامه سیدحسن نصرالله نیز اشاره کرد، ایران تنها کشوری بود که ترامپ دیوانه را در حسرت حتی یک عکس یادگاری نگه داشت.
اما همانهایی که آن روزها عجولانه پای خود را در کفش مذاکره با ترامپ کرده بودند، امروز با چرخشی باورنکردنی و باز هم سادهلوحانه ندای آشتی با بایدن را سر میدهند، آن هم در حالی که هنوز حتی دولت جدید در کاخ سفید مستقر نشده و نتایج انتخابات محل مناقشه است. رفتن در مسیر تجویزی این جریانهای تسلیمطلب، بالطبع همان نتیجهای را خواهد داشت که مذاکره فرضی با ترامپ داشت. چند سال اخیر بخوبی عدم ثبات تصمیمات و محاسبات سیاسی در آمریکا را با جابهجایی رؤسایجمهور نشان داد. هر چند ایرانستیزی از جمله معدود موضوعاتی است که فصل مشترک کاندیداهای مختلف در آمریکا بوده است. ترامپ با «فشار حداکثری» (Maximum Pressure) به استقبال ایران آمد اما سیاست او مبتنی بر همان تحریمهای خردکننده و فلجکننده(Crippling Sanctions) ایجادشده در دوران باراک اوباما بود.
هر گونه چشم دوختن به آمریکا، اتلاف وقت و به گروگان گرفتن معیشت مردم با اهداف حزبی و جناحی در انتخابات است. در پایان به جملهای که یکی دو هفته گذشته در شبکههای اجتماعی چرخید میرسیم که حل مشکلات کشور «یک جو همت میخواهد، نه یک جو بایدن».
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 46207 نفر
469
همچنان قرمز!
گروه اجتماعی: بررسی آمارهای کرونا 5 روز بعد از آغاز محدودیتهای جدید نشان میدهد با وجود کاهش میزان مراجعه به بیمارستانها، تعداد مرگومیر بیماران کرونایی هنوز تغییر چندانی نکرده است. به گزارش «وطن امروز»، وضعیت تهران و برخی شهرها به دلیل شیوع گسترده کرونا همچنان بحرانی است به طوری که آمار مرگومیر حتی پس از اجرای محدودیتهای جدید همچنان بالای 450 نفر در یک شبانهروز است.
دولت از ۳ هفته پیش محدودیتهای متنوعی را با هدف کاهش ابتلا و مرگومیر کرونا وضع کرد که میتوان نتایج آن را هماکنون مشاهده کرد. محدودیت فعالیت اصناف از ساعت ۱۸ به بعد در ۸۹ شهر و مرکز استان، ممنوعیت فعالیت مشاغل گروه ۳ و ۴ و همچنین کاهش ساعت ارائه خدمات حملونقل عمومی از محدودیتهایی بود که در ۳ هفته اخیر اعمال شد و حالا نتیجه آن را مشاهده میکنیم: همچنان ۲۶ استان در وضعیت قرمز به سر میبرند و آمار مرگومیر کرونایی همچنان بالای ۴۰۰ نفر است. متخصصان و مسؤولان وزارت بهداشت همواره تعطیلی مداوم ۲ هفتهای را برای قطع زنجیره انتقال پیشنهاد دادهاند اما دولت با هر طرحی غیر از تعطیلی موافقت میکند و نتیجه آن را هماکنون مشاهده میکنیم. حالا ۵ روز است که محدودیتهای جدید و شدیدتر آغاز شده و دولت امیدوار است این محدودیتها جواب دهد. سخنگوی وزارت بهداشت دیروز از شناسایی ۱۳۸۴۳ بیمار مبتلا به «کووید-19» در یک شبانهروز خبر داد. سیماسادات لاری گفت: از ظهر سهشنبه تا ظهر امروز (چهارشنبه) و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۳ هزار و ۸۴۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شد که ۲ هزار و ۳۷۰ نفر از آنها بستری شدند. وی همچنین گفت: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۸۹۴ هزار و ۳۸۵ نفر رسید. وی ادامه داد: متاسفانه طی این 24 ساعت، ۴۶۹ بیمار «کووید-19» نیز جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۶ هزار و ۲۰۷ نفر رسید. لاری افزود: خوشبختانه تاکنون ۶۲۵ هزار و ۶۰۶ نفر از بیماران هم بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
سخنگوی وزارت بهداشت در عین حال گفت: ۵۸۳۲ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی ادامه داد: تاکنون ۵ میلیون و ۹۱۳ هزار و ۲۲۹ آزمایش تشخیص «کووید-19» نیز در کشور انجام شده است.
لاری درباره وضعیت استانها درگیر کرونا هم گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند. همچنین استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به اهمیت تهویه هوا در کنترل انتقال ویروس کرونا، گفت: هنگام صحبت کردن بیمار مبتلا به کرونا، افشانههای حاوی ویروس که اندازهای به مراتب کوچکتر از ریز قطرات دارند، سریعتر از حالت سکوت منتشر میشود و اطرافیان بیمار را آلوده میکند. سیماسادات لاری گفت: طبق تحقیقات صورت گرفته ریز قطرات و افشانههای ویروس «کووید-۱۹» نهتنها از طریق عطسه، سرفه و صحبت کردن، بلکه با تنفس فرد آلوده به فضای اطراف پرتاب و در محیطهای فاقد تهویه مناسب برای ساعتها در هوا باقی میماند. هنگام صحبت کردن بیمار مبتلا به کرونا، افشانههای حاوی ویروس که اندازهای به مراتب کوچکتر از ریز قطرات دارد سریعتر از حالت سکوت منتشر میشود که سرعت انتشار این افشانهها با بلند صحبت کردن فرد مبتلا تا ۵۰ برابر بیشتر از زمانی است که فرد سکوت میکند.
وی افزود: از طرفی طبق آخرین یافتههای علمی، ریز قطرات بعد از چند ثانیه و در فاصله حداکثر ۲ متری فرد مبتلا سقوط میکند ولی افشانههای حاوی ویروس مسافت بیش از ۲ متر را طی میکند و در محیطهای سرپوشیده فاقد تهویه مناسب ساعتها در هوا معلق میماند و موجب مبتلا شدن اطرافیان بیمار میشود.
همچنین معاون درمان وزارت بهداشت درباره وقوع برخی مرگهای کرونایی در سنین سالمندی، نکاتی را توضیح داد.
قاسم جانبابایی کارنامه عملکردی بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاهها و مقایسه عملکرد دانشگاهها در مدیریت بحران «کووید-۱۹» را تشریح کرد و گفت: بر اساس فرآیند ارائه خدمت، وضعیت بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفته است. وی رؤسای بیمارستانها را بهترین افراد در شناسایی گلوگاههای قابل اصلاح در مراکز درمانی دانست و افزود: با پایش مستمر سیستم، میتوانیم در کاهش مرگهای قابلاجتناب مداخله کنیم. معاون درمان وزارت بهداشت با عنوان این مطلب که درصد قابلتوجهی از مرگها اجتنابناپذیر است، گفت: بسیاری از سالمندان گرفتار چند بیماری زمینهای هستند و هنگامی خانوادهها از ابتلای این افراد به کرونا مطلع میشوند که سطح هوشیاری آنها کاهش یافته و این موضوع منجر به افزایش مرگومیر در بین سالمندان میشود.
* تهران همچنان در شرایط بحرانی کرونا
از سوی دیگر، فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با بیان اینکه شرایط بحرانی و قرمز تهران کماکان پابرجاست، گفت: متاسفانه نقض قرنطینه توسط افرادی که نتیجه آزمایش PCR آنها مثبت است، همچنان در تهران در حال انجام است. علیرضا زالی در حاشیه انعقاد تفاهمنامه بین ستاد کرونای تهران و قرارگاه جهادی امام رضا(ع) در جمع خبرنگاران با بیان اینکه نکته نگرانکننده این است که مردم فکر میکنند محدودیتهای کرونایی به سرعت میتواند آمار مرگومیر و میزان ابتلا را کاهش دهد، گفت: متاسفانه شرایط اینگونه نیست و از شنبه تا به امروز تغییر خیلی شگرفی را در میزان بستری بیمارستانها و مرگومیرها در تهران نداشتیم، به گونهای که متاسفانه دیروز ۹۲ بیمار فوتی PCR مثبت در استان تهران داشتیم. وی با بیان اینکه شرایط بحرانی و قرمز تهران کماکان پابرجاست، ادامه داد: همچنین بررسیهای میدانی ما حاکی از آن است که متاسفانه کماکان شکستن و نقض قرنطینه توسط افراد PCR مثبت در تهران در حال انجام است. زالی همچنین با بیان اینکه دیروز بیش از ۱۵۱ نفر از مبتلایان PCR مثبت به فرودگاه مراجعه کردند و میخواستند از حملونقل هوایی برای سفر به استانهای دیگر استفاده کنند، گفت: این مسأله واقعا جای تاسف دارد و بسیار موضوع نگرانکنندهای است. وی تاکید کرد: بررسیهای ما نشان میدهد در طول ۳ روز اخیر میزان شکستن قرنطینه توسط افراد دارای آزمایش PCR مثبت ادامه دارد و این افراد در ترددها بویژه تردد در مناطق مرکزی شهر نقض قرنطینه کردهاند و این آمار عدد قابل توجهی است.
* کمتر از 2 درصد بستریشدگان کرونایی میمیرند
معاون درمان ستاد مقابله با کرونا در استان تهران با اشاره به وضعیت بستری بیماران کرونایی در بیمارستانهای تهران، اظهار کرد: خوشبختانه روند بستری بیماران کرونایی در بیمارستانها طی چند روز اخیر افزایشی نداشته ولی تا زمانی که این روند آماری به سطح معناداری نرسد، نمیتوانیم درباره آن قضاوت و نتیجهگیری قطعی داشته باشیم. نادر توکلی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به تحلیلهای آماری انجام شده طی روزهای اخیر، در این رابطه اظهار کرد: با بررسی آمار کل مراجعان سرپایی به درمانگاهها، کلینیکها و اورژانسها و همچنین آمار بیماران بستری در بیمارستانها و در ادامه محاسبه مجموع این آمار با میزان مرگومیرها، درصد مرگومیر بیماران کرونایی در تهران نزدیک به ۲ درصد تعیین شده است. توکلی با بیان اینکه این آمار نشاندهنده آلودگی بالای جامعه و فعال بودن زنجیره انتقال بیماری است، عنوان کرد: این تحلیل نشان میدهد میزان آلودگی در جامعه بسیار بالاتر از عددی است که فکر میکنیم.
***
[حضور شناور کارکنان]
یکی از مسائلی که مورد انتقاد ستاد مقابله با کروناست، حضور کارمندان در زمان محدودیتهای شدید است اما روحانی خبر داد از شنبه آینده حضور کارکنان به حداقل خواهد رسید. وی با اشاره به جلسه سهشنبه شب ستاد روسای کمیتههای مقابله با ویروس کرونا یادآور شد: ما در این جلسه با وجود همه کارهای خوبی که صورت گرفته به یک نقطه ضعف رسیدیم که آن هم تراکم در حمل و نقل در برخی ساعات روز است که حضور کارمندان در ادارات شرایط را در صبح و ظهر سخت میکند. در این جلسه تصمیم گرفته شد که شنبه آن را مصوب میکنیم و البته به تمام وزرای مربوطه دستور داده شده که حضور یک سومی کارمندان در نقاط قرمز از هفته آینده اگر ضرورتی نداشت به هر مقداری که مسئولان مربوطه میخواهند کاهش پیدا کند. رئیس جمهور اضافه کرد: این کاهش میتواند تا یک چهارم، یک پنجم و بیشتر هم باشد و در جاهایی که ضرورت ندارد مسؤولان میتوانند کارمندان را کمتر کنند تا مترو و اتوبوسها در هفته آینده خلوتتر شود. پس مسؤولان باید در هفته آینده به حداقل حضور کارمندها اکتفا کنند، چرا که برای ما بسیار مهم است در پایان این دو هفته به شرایط بهتری برای سلامت مردم برسیم.
******
وزیر بهداشت: واکسن را فعلا
برای ۲۱ میلیون نفر تأمین میکنیم
وزیر بهداشت از تأمین واکسن کرونا از ۳ طریق برای ۲۰ تا ۲۱ میلیون نفر خبر داد.
دکتر سعید نمکی دیروز در استودیو سلامت وزارت بهداشت، اظهار کرد: تهیه واکسن کرونا را از ۳ طریق دنبال میکنیم؛ یکی خرید واکسن از مجموعه کوواکس-که طبق برنامهریزی سازمان جهانی بهداشت است- بر این اساس ما 16 میلیون و 800 هزار دوز از این طریق وارد خواهیم کرد که این تعداد 8 میلیون نفر (10 درصد جمعیت ما) را پوشش میدهد؛ 5/5 میلیون دوز دیگر را با یکی از کمپانیهای صاحبنام در قالب قرارداد مشترک تولید، دنبال میکنیم و همچنین در حال خرید حدود 20 میلیون دوز هم از یکی از کمپانیهای دیگر هستیم که درنهایت 41 تا 42 میلیون دوز واکسن را برای 20 تا 21 میلیون نفر تامین خواهیم کرد، زیرا واکسن «کووید-19» ۲ دوزه است.
وی در ادامه افزود: تولید واکسن داخلی نیز بخوبی پیش میرود بهرغم اینکه برخی افراد تولید داخل و جوانان خوشاندیشه و دانشمند کشور را قبول ندارند. ما در این زمینه نیز به خوبی پیش رفتهایم و از بین 12 شرکت، 4 شرکت در حال پیشرفت هستند و یکی از آنها اجازه تست روی انسان را گرفته و از هفته آینده پس از گذراندن تستهای حیوانی آن را روی انسان تست خواهیم کرد.
نمکی همچنین با اشاره به آمار بالای کرونا در روزهای گذشته تصریح کرد: اگر مردم ما امروز آمار نگرانکنندهای از کرونا دریافت میکنند به دلیل ورود زیاد بیماران به مراکز درمانی بوده است که در آینده نزدیک با کاهش موارد بستری، کاهش موارد مرگومیر را نیز شاهد خواهیم بود.
وی ضمن تشکر از مردم به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی یادآور شد: رعایت 90 درصدی پروتکلها، نشاندهنده همراهی مردم با نظام سلامت است.
وی با اشاره به نگرانیهای وزارت بهداشت در این ایام بیان کرد: یکی از این نگرانیها، ترافیک صبحگاهی و تجمع در مترو و اتوبوس است که به دلیل حضور شرکتهای خصوصی و بخشی نیز به دلیل حضور کارمندان ادارات دولتی است که امروز رئیسجمهور دستور دادند حضور در ادارات به حداقل برسد؛ همینطور از شرکتهای خصوصی تقاضا داریم به نحو مقتضی همکاری کنند، زیرا در مصوبه ستاد نیز ما شرکتهای خصوصی را مشمول طرح محدودیت کردیم، در غیر این صورت مجبور به برخورد و تعطیلی شرکتهای خصوصی خواهیم بود.
همچنین نمکی در پایان گفت: هفته بسیج را خدمت همه بسیجیان عزیز تبریک میگویم و درود میفرستم به ارواح پاک و مطهر بسیجیانی که در راه وطن جانفشانی کردند. امروز بسیجیان در کنار ما برای اجرای طرح شهید قاسم سلیمانی تلاش میکنند.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد تبیین 4 محور اقتصادی مورد تأکید رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی
راهنمای غلبه بر تحریمها
* عبور از نفت؛ فرصتی برای رهاندن اقتصاد کشور از وابستگی
* جذب سرمایهگذاری در زمان تحریم
* جهش اراده برای جهش تولید
* اولویت حمایت از معیشت
گروه اقتصادی: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی سهشنبه در دیدار رؤسای ۳ قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی، محورهای خنثیسازی تحریمهای اقتصادی کشور را حل مشکل کسری بودجه، افزایش سرمایهگذاری، جهش تولید و حمایت از قشرهای ضعیف خواندند و خاطرنشان کردند: باید با همت جدی و تلاش پیگیر مسؤولان، تأثیر اجرای راهکارهای عملی در زندگی مردم مشخص شود. موارد مورد اشاره رهبری زنجیرهای به هم پیوسته است که در یک کلام آن را میتوان در فلسفه اقتصاد مقاومتی خلاصه کرد و هر کدام از موارد یاد شده لازم و ملزوم یکدیگرند. آنچه پیداست در روزهای اخیر مردم در وضعیت معیشتی بسیار بدی قرار گرفتهاند که علت آن را میتوان در عدم قویسازی درونی اقتصاد جستوجو کرد. در ادامه به بررسی هر کدام از موارد طرح شده توسط ایشان خواهیم پرداخت.
***
ترک اعتیاد بودجهریزی موهوم
اصلیترین دلیل کسری بودجه طی سالهای اخیر برآورد ارقام و اعداد موهوم برای درآمدهای دولت است. این پیشبینیهای موهوم هم اغلب در زمینه میزان فروش نفت رخ میدهد. این یعنی اگر دولت دست از بلندپروازیهای اشتباه بردارد، میتواند با این پدیده شوم مقابله کند. نباید فراموش کرد که نتیجه کسری بودجه و محقق نشدن درآمدهای نفتی مساوی با چاپ پول و افزایش پایه پولی و ایضا تورم است؛ اتفاقی که در سالهای اخیر رایج شده است. متاسفانه این روند در بودجه سال آینده هم در حال رخ دادن است به طوری که قریب به یکچهارم درآمدهای دولت باید از فروش اوراق سلف نفتی تامین شود؛ محلی که هم میتواند باعث تورم و هم رکود شدید اقتصادی شود. پیشنهاد کارشناسان این است در این شرایط دولت به سمت بهرهگیری از درآمدهای پایدار مانند درآمدهای مالیاتی حرکت کند. در این صورت میتوان شاهد پایان کسری بودجههای فزاینده در کشور بود.
***
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با «وطن امروز» مطرح کرد
عبور از نفت؛ فرصتی برای رهاندن اقتصاد کشور از وابستگی
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی درباره چرایی تاثیرپذیری اقتصاد ما از عوامل فرامرزی به «وطن امروز» گفت: متاسفانه بسیاری از متغیرهای اقتصادی ما، متاثر از عواملی است که نقش چندانی در تعیین آن نداریم. یکی از مهمترین این عوامل، نفت است که قیمت و میزان فروش آن در اختیار ما نیست. به همین خاطر وابستگی اقتصاد ما و بودجه دولت به درآمدهای نفتی که میزانش دست ما نیست، منشأ بسیاری از عدم تعادلها و ناترازیهای اقتصادی است.
محمدهادی سبحانیان افزود: هنگامی که سهم قابل توجه و زیادی از رشد اقتصادی ما و درآمدهای دولت به خامفروشی نفت وابسته باشد، همین عامل اهرمی میشود تا کشورهای متخاصم و آنانی که با جمهوری اسلامی ایران در تخاصم هستند با استفاده از آن به کشور ما فشار وارد کنند. کما اینکه مهمترین ابزاری که آمریکا از آن برای فشار بر ما استفاده میکند، همین تحریمهای نفتی و توسعه آن به سایر حوزههای صادراتی کشور است. وابستگی کشور به نفت و تجارت با سایر کشورها بر مبنای دلار، موجب شده تغییر سیاستهای غرب درباره ما، بر متغیرهای کلان اقتصادی ما از جمله نرخ ارز تاثیر بگذارد. وی ادامه داد: به همین علت، اینکه چه کسی در آمریکا یا حتی اروپا به قدرت برسد و اینکه چه سیاستهایی را درباره کشور ما به کار بگیرد، اعم از اینکه فشارهای تحریمی را کاهش یا افزایش میدهد و دسترسی ایران را به منابع تسهیل میکند یا خیر، صرفنظر از تاثیر واقعی که بخواهد داشته باشد، از لحاظ روانی نوساناتی را در اقتصاد کشور به وجود میآورد.
سبحانیان درباره نقش دولت در وابستگی اقتصاد کشور به عوامل بیرونی بیان کرد: دولت در سالهای گذشته بویژه پس از خروج آمریکا از برجام، این فرصت را داشت که حتی نه بر اساس اختیار، بلکه بر اساس شرایط اجباری که در آن قرار گرفته بود، سهم درآمدهای نفتی را از بودجه کاهش دهد و کشور را از وابستگی شدید به درآمدهای نفتی نجات دهد؛ اتفاقی که بارها مقام معظم رهبری بر آن تاکید کردند اما متاسفانه دولت بر خلاف آن، به سمت کاهش درآمدهای نفتی حرکت نکرد. همچنین میتوانست با توسعه بازارهای صادرات و واردات و افزایش تعامل با سایر کشورها، وابستگیاش را به آمریکا و کشورهای غربی کاهش دهد اما متاسفانه شاهد این اقدامات نبودیم. این تمهیدات سیاسی و اقتصادی میتوانست ما را از حالت تدافعی خارج کند و با تقویت بنیه اقتصادی کشور، تاثیر عوامل بیرونی را بر متغیرهای کلان اقتصادی ما به حداقل برساند. وی ادامه داد: دولت به خاطر چشم امیدی که به روابط با غرب داشت، اقدامات اساسی در حوزه اقتصادی نظیر اصلاح ساختار بودجه و افزایش درآمدهای پایدار و همچنین در حوزه سیاسی مانند توسعه متوازن روابط با سایر کشورها و بلوکهای قدرت در دنیا انجام نداد و عملا فرصتهایش را با امید به ایجاد روابط با غرب، در سالهای گذشته از دست داد و از آنها استفاده نکرد. عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: تورم ریشههای متفاوتی دارد اما یکی از مهمترین علل آن، کسری بودجه دولت است که عدم توجه دولت به اخذ درآمدهای پایدار مانند درآمدهای مالیاتی و عدم اصلاح ساختار بودجه به تشدید این علت دامن میزند. با عدم مدیریت دولت در سالهای گذشته، نهتنها درآمدش افزایش پیدا نکرده، بلکه با اقدامات اشتباه، پوپولیستی و عوامفریبانه، هزینههایش افزایش هم داشته که این امر نیز موجب ایجاد تورمهای بالا در کشور شده است. یکی دیگر از ریشههای تورم، افزایش نرخ ارز است که با توجه به محدود شدن درآمدهای ارزی و کمبود ارز در کشور - به علت تحریمهای ظالمانه و همچنین کاهش صادرات غیرنفتی ناشی از محدودیتهای ایجادشده به دلیل بیماری کرونا - دولت همچنان به سیاستهای تخصیص ارز ترجیحی 4200 تومانی ادامه میدهد که همین سیاست یکی از عوامل افزایش کسری بودجه است. متاسفانه سیاستهای اتخاذشده ارزی توسط دولت به بیثباتی و افزایش نرخ آن دامن زد. از آنجا که یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نرخ تورم، نرخ ارز است، این افزایش نرخ نیز تاثیر خود را بر نرخ تورم گذاشت و آن را افزایش داد.
سبحانیان با اشاره به تغییرات نرخ ارز پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا گفت: با روی کار آمدن بایدن در آمریکا و انتظار مردم برای ایجاد دسترسی کشور به منابع ارزی، قیمت ارز به لحاظ روانی پایین آمد اما با توجه به مشکلات موجود در ساختارهای اقتصادی کشور، این کاهش قیمت هم دوام چندانی نداشت و نرخ ارز دوباره روند صعودی در پیش گرفت. به همین خاطر دولت باید در جهت اصلاح این ساختارها قدم بردارد و با اجرای سیاستهای اقتصادی درست، شرایط اقتصادی کشور را بهبود بخشد.
***
جهش اراده برای جهش تولید
یکی دیگر از توصیههای مورد اشاره رهبر انقلاب رونق تولید است. برای بررسی مشکلات پیش روی این موضوع سراغ یکی از تولیدکنندگان بزرگ کشور رفتیم. سیداحسان مصطفوی، تولیدکننده و صادرکننده برتر زعفران درباره لوازم تحقق جهش تولید در کشور به «وطن امروز» گفت: پیشنیاز جهش تولید، جهش اراده است. اگر هر شخصی در کاری که به آن مشغول است اراده خود را به کار گیرد، قطعا شاهد جهش تولید در سطح کشور خواهیم بود.
مصطفوی ادامه داد: با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب سالهای متمادی است که بر رفع مشکلات اقتصادی تاکید میکنند و شعار امسال را نیز جهش تولید اعلام کردند، ما به نوبه خود برای عمل به بیانات ایشان و به منظور مدیریت زعفران دنیا، اقدام به تاسیس سازمان «اوسک» کردیم. یکی از توفیقات این سازمان، تاسیس نخستین کارخانه نوآفرینی ارزش زعفران است که بر این اساس ما خرید تضمینی محصولات زعفران کشاورزان را آغاز کردیم. همچنین به کشاورزان برای کشت محصول وام داده و به منظور ارتقای سطح دانش آنها، کلاسهای آموزشی حضوری و مجازی برای آنها برگزار کردیم.
وی افزود: ما در حوزه زعفران این اقدامات را با ارادهای قوی آغاز کردیم و اگر هر شخصی در کار خودش این اراده را داشته باشد، انصاف را رعایت کند و منفعت جمعی را به منفعت شخصی ترجیح دهد، قطعا جهش تولید در کشور اتفاق میافتد. مصطفوی اظهار داشت: ما نهتنها تحریمها را بیاثر کردیم بلکه آنها را به فرصت تبدیل کردیم. کشور ما سالهای متوالی است که تحریم است اما هیچگاه نتوانستهاند جلوی صادرات زعفران را بگیرند. مشکل از جایی شروع میشود که برخی میخواهند بیعرضگی و ناکارآمدی خود را به تحریمها ربط دهند. متاسفانه ما در برخی موارد دچار خودتحریمی هستیم. وی بیان کرد: ما باید با جامعهشناسی کشورهای مختلف و روانشناسی محصول، بازارهای صادراتی خود را گسترش دهیم تا هزینه اعمال تحریم را برای کشورهای تحریمکننده بالا ببریم. همچنین دولت باید با استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی اقتصادی خود، بازارهای جدید را در کشورهای مختلف بویژه کشورهای همسایه ایجاد کند. در حال حاضر به هیچ عنوان، آنگونه که باید از ظرفیت بازارهای کشورهای دوست و همسایه استفاده نمیشود. مصطفوی در انتها تاکید کرد: ما براحتی میتوانیم با بهرهگیری از پتانسیلهای کشورهای مشترکالمنافع، کالاهای خود را تحت عناوین این کشورها صادر کنیم. به طور مثال، صادرکنندگان ایرانی نمیتوانند زعفرانشان را به برخی کشورها مانند عربستان صادر کنند اما به راحتی میتوانند با تاسیس شرکت در کشورهای منطقه و بستهبندی مجدد محصولشان، آن را به هر کشوری که بخواهند صادر کنند.
***
اولویت حمایت از معیشت
شاید اگر تمام موارد یادشده توسط رهبر انقلاب، اجرایی شود، دیگر نیازی به حمایتهای معیشتی دولت نباشد اما در شرایط کنونی که شاهد تورم نقطه به نقطه بیش از 40 درصد و بیش از 50درصد در اقلام خوراکی هستیم و درآمدهای مردم هیچ تغییری نداشته و حتی با توجه به کمارزش شدن پول ملی کاهش نیز داشته است، نیاز به بستههای حمایتی احساس میشود.
ابتدای سال جاری زمانی که کرونا هنوز قدرت آسیبهای اقتصادی خود را نمایان نکرده بود، برنامههایی حداقلی اما تا حدودی دلگرمکننده برای حمایت از اصناف و اقشار آسیبپذیر توسط دولت اجرایی شد اما به ناگهان همه آنها فراموش شد. این در حالی است که هم کرونا قویتر شده و هم شرایط اقتصادی سختتر. بهار سال جاری در مجموع ۳ بسته حمایتی برای حمایت از متضرران اقتصادی کرونا در نظر گرفته شد. مهم اینجاست که همانطور که دولت در شرایط کسری بودجه مجبور به دستاندازی به بودجه دولتهای آینده شده است، باید بخشی از حقوق مردم را هم در این شرایط سخت پرداخت کند. پرداخت هر چه زودتر سود سهام عدالت، پرداخت تسهیلات با قرار دادن ضمانت یارانههای موجود و تخصیص کارتهای اعتباری خرید با ضمانت سهام عدالت بخشی از ظرفیتهای اقتصادی موجود برای یاریرسانی به مردم در این شرایط تعطیلی فراگیر است. نمایندگان مجلس در نیمه دوم سال برای جبران بخشی از عقبماندگیهای معیشتی مردم یک بسته معیشتی طراحی کردند که قریب به 60 میلیون نفر را پوشش میداد اما با لجبازیهای دولت تاکنون پرداخت نشده است. البته خود دولتیها هم در این شرایط یک یارانه محدود برای قریب به 30 میلیون ایرانی که درآمد ثابت ندارد طراحی کردهاند که با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب هر چه زودتر باید هر دو یارانه پرداخت شود. دولتمردان بر این باورند چنین یارانههایی به دلیل مشخص نبودن منابع میتواند موجب تورم و چاپ پول شود اما باید توجه داشت منابع خاص و حیاتی کشور برای چنین مواقعی طراحی شده و صرفهجویی در این زمینه اشتباه است. در شرایط کنونی مجلس چند منبع مناسب را برای تامین هزینههای این کمکهای معیشتی طراحی کرده است که هیچ تبعات تورمی ندارد؛ مانند فروش اموال مازاد دولتی.
***
جذب سرمایهگذاری در زمان تحریم
یکی از توصیههای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه اخیر با رؤسای ۳ قوه، «افزایش سرمایهگذاری دولتی و نهادهای عمومی» بود. این توصیه با توجه به محدود شدن درآمدهای نفتی دولت در شرایط تحریم کنونی کمی دشوار اما قابل تحقق است. برای درک منطق این راهکار، میبایست ابتدا اثر تحریم در اقتصاد کشور را تحلیل کرد. تحریم اقتصاد کشور را در ۲ بعد داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از مهمترین کارکردهای تحریم در بعد داخلی، محدود کردن درآمد دولت از محل فروش نفت خام با هدف سوق دادن اقتصاد کشور به سمت رکود است. رکود مورد هدف تحریم به طور عمده از مسیر محدود شدن هزینهکرد دولت در بودجه میسر میشود. همین رکود به شکل شوک منفی عرضه به تشدید تورم دامن میزند. در چنین شرایطی بیاثر کردن تحریم، حفظ و حتی افزایش هزینهکرد دولت است. با این حال چند سوال در این رابطه مطرح میشود.
* سرمایهگذاری با کدام پول؟
با توجه به فوریت موضوع تامین مالی در شرایط تحریم، جبران کسری منابع دولت از محل مالیات در کوتاهمدت، چندان میسر نیست. از همین رو باید به فکر راههای دیگر برای تامین مالی فوری دولت رفت. اولویت اول در تامین مالی دولت به حداقل رساندن مخارج غیرضرور است. این روش در کوتاهمدت هم قابل اجراست و با اجرای آن میتوان نیاز مالی دولت را تا حدودی برطرف کرد. راهکار دیگر، استفاده از صندوقهای پروژه در بازار سرمایه است. اکنون با توجه به اقبال اخیر اشخاص حقیقی و حقوقی به بازار سرمایه، زمینه برای هدایت نقدینگی به پروژههای زیرساختی بزرگ فراهم شده است. با این حال متاسفانه تعداد معدودی صندوق پروژه در کشور وجود دارد. روش دیگر استفاده از اوراق بدهی ریالی است. این اوراق میتواند به سرعت نیاز مالی دولت در کوتاهمدت را برطرف کند. با این حال در انتشار اوراق بدهی باید امکانپذیری بازپرداخت بدهی را در نظر گرفت در غیر این صورت دولت پس از گذشت چند سال با بحران بدهی مواجه میشود.
* سرمایهگذاری در کدام بخش؟
چگونگی هزینهکرد منابع، یکی از مهمترین عوامل رونق یا رکود اقتصاد کشور به شمار میرود. اگر این منابع صرف هزینههای جاری شود، نتیجهای جز تشدید کسری بودجه ندارد، چنانکه اکنون دولت منابع حاصل از فروش اوراق بدهی را عموما صرف هزینههای جاری میکند. سیاست درست، تبدیل این منابع به سرمایههای مولد است. تبدیل این منابع به سرمایهای مولد اما نیاز به تعیین اولویتهای سرمایهگذاری دارد. دولت به عنوان بازیگر عمده اقتصاد کشور و حافظ منافع عمومی میبایست از طریق سرمایهگذاری در زیرساختهای کشور، زمینه را برای رشد اقتصادی فراهم کند. موارد متعددی در کشور وجود دارد که در صورت سرمایهگذاری دولت، میتواند ثروت قابل توجهی را نصیب کشور کند. ساخت و تکمیل کریدور شمال- جنوب، تکمیل زنجیره پتروشیمی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش کمی و کیفی بنادر، هوشمندسازی فرآیندهای مختلف کشور از طریق سامانههای توسعه قطعهسازی خودروهای داخلی و ایجاد پتروپالایشگاهها تنها برخی از مواردی است که نیازمند سرمایهگذاری دولت است. اینگونه سرمایهگذاریهای دولت، جریانی از ثروت را تا سالها برای کشور و دولت ایجاد میکند. نمونه بارز این سرمایهگذاری را میتوان در سرمایهگذاری دولت در ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس مشاهده کرد. این پالایشگاه پس از بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا در سال 97 علاوه بر اینکه کشور را از واردات سوخت بینیاز کرد، درآمد ارزی قابل توجهی را نصیب کشور کرد که تحریم آن برای دشمن تقریبا غیرممکن است. نکته مهم دیگر این است که این سیاست نباید دولت را به رقیب بخش خصوصی تبدیل کند. در واقع دولت نباید در حوزههایی که فعالان اقتصادی حضور دارند حضور مستقیم داشته باشد، چرا که در این صورت، جهتگیری منافع اقتصادی دولت در راستای تخریب رقبای خود در اقتصاد است که نتیجه بدیهی آن، نابودی سایر فعالان اقتصادی در رقابتی نابرابر با این رقیب قدرتمند است. به طور خلاصه سرمایهگذاری دولت در اقتصاد میبایست در راستای زمینهسازی برای رشد هر چه بیشتر اقتصاد انجام شود. در این صورت با تحقق رونق اقتصادی، منافع دولت هم از این شرایط تامین میشود.
ارسال به دوستان
روحانی دیروز باز هم از خوشبینی به غرب گفت
محکوم به تکرار تاریخ
گروه سیاسی: با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و اعلام پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات، همانطور که قابل پیشبینی بود دولت روحانی بهرغم گرفتن ژست بیطرفی در این انتخابات، با تغییر ادبیاتی فاحش طی هفتههای اخیر و استقبال از پیروزی دموکراتها، تلاش میکند مطابق الگوی شکستخورده سالهای قبل خود در این چند ماه باقیمانده از عمر دولت دوازدهم، سرنوشت کشور و ملت را دوباره به تغییرات در کاخ سفید پیوند بزند.
به گزارش «وطن امروز»، بر این اساس حسن روحانی، رئیسجمهور در جلسه روز گذشته هیأت دولت مجددا با بازگشت به حرفها و آرزوهای برجامی خود، اظهار کرد: «دولت آتی آمریکا باید بتواند کارهای بزرگی انجام دهد و در برابر آن همه اقداماتی که چهره آمریکا را تخریب کرد، باید بتواند تا حدی شرایط و اشتباهات گذشته را نسبت به ملت ایران، جبران کند. امیدواریم دولت آینده آمریکا در نخستین قدمهایش سیاستهای ترامپ را نسبت به ایران با صراحت محکوم کند. اقدامات ضد حقوق بشری و تروریستی این دولت را به صراحت محکوم و جبران کند؛ سیاستهای نادرستی که دولت فعلی در طول 4 سال اعمال کرده است».
روحانی در ادامه افزود: «سیاست جمهوری اسلامی ایران روشن است، سیاست جمهوری اسلامی ایران همانطور که بارها تأکید کردیم، تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام، تعهدات بینالمللی در برابر تعهدات بینالمللی است و اگر چنین ارادهای در حاکمان آینده آمریکا وجود داشته باشد، به نظرم حل مسأله بسیار آسان است».
رئیسجمهور همچنین اعلام کرد: «ایران و آمریکا هر ۲ میتوانند تصمیم بگیرند و اعلام کنند به شرایط 20 ژانویه 2017 برمیگردند؛ هم ایران برمیگردد به شرایط 20 ژانویه 2017 هم آمریکا و این میتواند گشایش بزرگی برای بسیاری از مسائل و مشکلات باشد و مسیر و شرایط را کاملا تغییر دهد و بعد مراحل بعدی را میشود در بخشهای مختلف ادامه داد. گره اصلی با یک اراده و یک تصمیم، گشاده و باز میشود».
روحانی همچنین گفت: دولت برنامه 9 ماههای را بر مبنای شرایط سخت تدوین کرده است اما در عین حال همواره اینچنین بوده که اگر مشکلی برای مردم در زندگی پیش آمده به خاطر فشارهای ناحق و غیرانسانی کاخ سفید بوده و هر زمانی که آنها به تعهدات بینالمللی برگردند، آن شرایط عوض خواهد شد.
نکته حائز اهمیت در میان ادبیات حسن روحانی ذوقزدگی مفرط از زمزمههای بازگشت دولت بعدی آمریکا به برجام است که این ذوق و شوق علاوه بر کند کردن تیغ بازخواست کشورمان از دولت بایدن، پالس مناسبی برای طرف آمریکایی جهت جبران خسارات ایران ارسال نمیکند. همچنین اعلام آمادگیهای متعدد رئیسجمهور و دیپلماتها در بازگشت ایران از کاستن از تعهدات برجامی قابل تأمل و عجیب به نظر میرسد. رئیسجمهور که اردیبهشت 97 با ابراز خشنودی از خروج آمریکا از توافق هستهای این اقدام را کم شدن شر مزاحمی از سر این توافق ارزیابی میکرد، در شرایط فعلی طوری اظهارنظر میکند که ایران را نیازمند بازگشت ایالاتمتحده به برجام نشان میدهد. بنابراین در این قسمت حسن روحانی تلاش میکند مزاحمتهای آمریکا را به موضوعی به نام ترامپیسم آمریکایی تخفیف دهد تا نشان دهد سیاست خارجی دولت دوازدهم همچنان با تقسیمبندی آمریکای متعهد و غیرمتعهد در همان سیکل معیوبی قرار دارد که یک بار با تحمیل هزینهای گزاف به منافع ملی کشور آزمون خود را پس داده است. بر این مبنا رئیسجمهور در بخشی از اظهارات روز گذشته خود گفت: یکی از مظاهر بزرگ پیروزی ملت ایران و شکست حتمی و قطعی دشمن در این جنگ اقتصادی پایان دوران ترامپیسم است.
دولت روحانی در حالی با تبدیل مساله تحریمها به رفراندوم سیاست خارجی در انتخابات سال 92 با شعار رفع تمام تحریمها روی کار آمد که 7 سال پس از این تاریخ، تحریمها نهتنها رفع نشد که به اعتراف شخص رئیسجمهور به جنگ اقتصادی تغییر کاربری داده است و در چنین شرایطی روحانی روز گذشته گفت: در تاریخ ایران 2 دفاع مقدس، یک دفاعمقدس 8 ساله در برابر صدامیان و یک دفاعمقدس در برابر جنگ اقتصادی داشتیم در برابر ترامپیان و بحمدالله ملت در هر2 جنگ موفق و پیروز شد، در این جنگ 3 ساله هم تقریبا تنها بودیم؛ کسی ملت ایران را یاری و کمک نکرد.
در میانه بیم و امیدهای رئیسجمهور و مردان سیاست خارجیاش در بازگشت ایران و آمریکا به 20 ژانویه 2017- روزی که ترامپ سر کار آمد- مسالهای که اهمیت دارد این است که شرایط ۲ طرف در برجام در این تاریخی که حسن روحانی میگوید به چه شکل بوده است. ۲ ماه قبل از تاریخ مورد نظر روحانی دولت اوباما نهتنها به هیچ یک از تعهدات خود در توافق هستهای عمل نمیکرد، بلکه با تمدید تحریم ایسا، برجام را نقض کرد و دولت روحانی به خاطر سازوکار عجیب حل اختلاف در برجام موسوم به مکانیزم ماشه توانایی محکوم کردن آمریکا را نداشت!
محمدجواد ظریف همان موقع درباره موضع ایران درباره اجرایی شدن تمدید تحریمهای ایسا گفت: همانطور که رئیسجمهور عنوان کرده است، ما از گذشته اعلام کردیم که تمدید این تحریمها مغایر برجام است.
همچنین حمید بعیدینژاد، رئیس سابق تیم کارشناسی هستهای و سفیر فعلی ایران در انگلستان، در آن مقطع- سال 95- در کنفرانس تجاری ایران در لندن مشکلات بانکی ایران را «دردسرساز» توصیف کرد و بعدتر نیز در اظهارنظری مهم گفت: حساب بانکی سفارت ایران در لندن هنوز بسته است.
همچنین نشریه آمریکایی نیویورکر، مهرماه 96 روایتی جالب توجه از نشست مشترک وزرای خارجه ایران و 1+5 که در حاشیه اجلاس امسال سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار شد، منتشر کرد؛ نشستی که محمدجواد ظریف برای نخستینبار از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری ایالاتمتحده با رکس تیلرسون وزیر وقت خارجه و نیکی هیلی دور یک میز نشستند. به گزارش نیویورکر، در جایی از جلسه محمدجواد ظریف خطاب به همتایان خود با گلایه از اینکه ایالاتمتحده آنطور که در توافق هستهای مقرر شده تحریمها را رفع نکرده، میگوید: «ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم».
ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی هم اواخر فروردینماه سال 95 به تلویزیون بلومبرگ گفت «تقریبا هیچ چیز» از برجام عاید ایران نشده است. وی میگوید: «یکی از نیازهایی که قطعا ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به تامینکنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکاست».
سیف اظهار کرده بود ایران ۳ ماه بعد از اجرایی شدن برجام، توان دستیابی به ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی ضبطشدهاش در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.
رئیس بانک مرکزی ایران اضافه کرده بود با آنکه قرار است سپردههای ایران در بانکهای خارج از کشور قابل دسترس باشند، بانکهای اروپایی کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین این کشور هستند. سیف، بر همین اساس از «دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا» خواست با صدور دستورالعملی، بانکهای اروپایی را به استقبال بیشتر از ایران دعوت کند.
ارسال به دوستان
پیام رهبر انقلاب بهمناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان
بسیجیان خود را موظف به ابطال کید دشمنان بدانند
در سالروز تشکیل بسیج مستضعفان، حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی بسیج را ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران خواندند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، متن پیام آیتاللهالعظمی خامنهای که سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی، رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا آن را در ارتباط ویدئوکنفرانس با بسیج مراکز استانها و اقشار بسیج قرائت کرد، به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
بسیج یادگار بزرگ و درخشان امام راحل و مظهر اقتدار ملی و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است.
در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گستره کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان و عزم و احساس مسؤولیت و اعتماد به نفس، پایههای اصلی این تواناییها و گرهگشاییهاست و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران است. دشمنان این ملت، اکنون و همیشه در این اندیشه بودهاند و خواهند بود که آن را نابود یا بیاثر کنند. مسؤولان سازمانی و یکایک بسیجیان عزیز خود را موظف به ابطال کید دشمن بدانند و با توکل و اخلاص و برنامهریزی به پیش روند. موفق باشید انشاءالله.
سیدعلی خامنهای
ارسال به دوستان
یادی از آیتالله سعادتپرور
آیتالله محمدباقر تحریری*: 5 آذرماه سالروز ارتحال ملکوتی عالم ربانی، آیتالله سعادتپرور تهرانی رضوانالله علیه بود. مرحوم آیتالله سعادتپرور از علمای برجسته تهرانی بودند که در تهران چند سالی خدمت مرحوم آیتالله برهان که از شاگردان مرحوم آیتالله العظمی قاضی بودند، تلمذ کردند. روح لطیف آیتالله سعادتپرور همواره دغدغه مسائل معنوی و اخلاقی را داشت و این دغدغه از روزهای اول طلبگی نیز در ایشان بروز و ظهور داشت تا جایی که در همان دوران، پس از ورودشان به شهر مقدس قم برای ادامه تحصیل، از مرحوم آیتالله حاجشیخ عباس تهرانی که از شاگردان مرحوم میرزا جوادآقا ملکیتبریزی بودند، دعوت میکنند در جلسات دعای ندبه سخنرانی و محفل انسی برپا کنند.
این شاکله معنوی و عرفانی از ابتدای دوره طلبگی در مرحوم آیتالله سعادتپرور مستحکم و راسخ میشود، البته نباید از نقش خانواده ایشان نیز غافل شد، چرا که ایشان در خانواده متدینی به دنیا آمدند که زمینه این سیر معنوی را در ایشان ایجاد کرد. به علاوه ایشان در همان ایام طلبگی دوستانی بسیار خوب و معنوی پیدا کردند، از جمله حضرت آیتالله جعفری که تا آخر با هم همبحث و رفیق راه بودند. یا آیتالله خوشوقت که هر دوی این بزرگواران نیز از شاگردان خاص اخلاقی و عرفانی مرحوم علامه طباطبایی بودند.
روح تشنه و دغدغهمند آیتالله سعادتپرور که عطش تحصیل معارف الهی را داشت، سرانجام ایشان را به درسهای حضرت علامه طباطبایی رضوانالله علیه کشاند. آیتالله سعادتپرور تعریف میکردند که روزی از علامه طباطبایی سوال میکنند آیا شما غیر از این درسهای عمومی، درسهای خصوصی هم دارید یا خیر؟ در واقع از علامه طباطبایی درخواست میکنند ایشان را به صورت خصوصی به شاگردی قبول کنند. علامه طباطبایی در آن لحظه پاسخی نمیدهند اما یکی دو هفته بعد جواب مثبت میدهند و به این ترتیب آیتالله سعادتپرور تحت تربیت خاص علامه طباطبایی قرار میگیرند.
آیتالله سعادتپرور از دوستان صمیمی پدر بنده بودند که هر دو جزو شاگردان علامه طباطبایی بودند. ایشان به همراه بعضی دوستانشان از مرحوم علامه درخواست میکنند جلسه خصوصیای پیرامون سیر و سلوک و مسائل معنوی تشکیل دهند. این را باید تذکر داد که حضرت علامه جلسات خصوصیای هم با چند تن از فضلا و شاگردانشان مانند علامه حسنزادهآملی، آیتالله جوادیآملی و آیتالله مصباحیزدی داشتهاند که حول محور مباحث فلسفی و حکمی و توضیح روایات معارفی بوده است اما جلسه خاصی که به درخواست آیتالله سعادتپرور برگزار میشود، حول محور مسائل عرفانی و سلوکی بوده است.
در این جلسات که به پیشنهاد آیتالله سعادتپرور تشکیل میشود، خود ایشان محوریت جلسه را در پرسیدن سوال از مرحوم علامه طباطبایی داشته و علامه نیز به این سوالات پاسخ میداده است. اینگونه نبوده که همواره علامه خودش شروع به صحبت کند و مثلا متنی و کتابی را تدریس کند. جلسات پرسش و پاسخی بوده که آیتالله سعادتپرور محوریت پرسیدن سوال را بر عهده داشته است. این جلسات 25 سال ادامه پیدا میکند. آیتالله سعادتپرور مطالب و نکاتی را که در این جلسات مطرح میشده ثبت و ضبط میکرده که بعدها به انواع مختلفی به صورت کتاب به چاپ رسیده است. به طور مثال در بخشی از این جلسات معانی غزلهای حافظ را از علامه سوال میکرده و علامه پاسخ میداده است. علامه طباطبایی نزدیک به 200 غزل حافظ را در این جلسات شرح میدهد که آیتالله سعادتپرور این شرحها را ثبت و ضبط میکند و بعد بر اساس مبنای شرحهای علامه، مابقی غزلها را نیز خودشان شرح میدهند که ماحصل آن کتاب «جمال آفتاب» میشود که در 10 جلد منتشر میشود. یا مثلا کتاب ثمرات حیات که تاکنون ۲ جلد آن منتشر شده، شامل سوالات متنوعی است که آیتالله سعادتپرور از علامه طباطبایی پرسیده و علامه پاسخ گفتهاند.
به هر ترتیب باید گفت حضرت آیتالله سعادتپرور خود را وقف بررسی و تحقیق و رسیدن به معارف توحیدی کرده بود و با تمام وجود در خدمت علامه مشغول طی مدارج علمی و عملی در مسیر توحید بود. پیشرفت علمی و سلوکی حضرت آیتالله سعادتپرور به آنجا رسید که علامه طباطبایی علاوه بر اینکه ایشان را به «فخرالمحققین» ملقب کردند، در اواخر حیاتشان برخی افراد را برای تربیت سلوکی به ایشان ارجاع میدادند.
آیتالله سعادتپرور میراثدار روش تربیتی بزرگانی چون علامه طباطبایی، آیتالله قاضی، آیتالله سیداحمد کربلایی و ملاحسینقلی همدانی بود که همگی از استوانههای فقاهت، حکمت و عرفان بودند و این روش را تا آخر عمر ادامه داد و حیاتش را وقف آموختن معارف توحیدی و تعلیم و تربیت سلوکی و توحیدی کرد.
اگر بخواهم شرح بیشتری از مکتب سلوکی و تربیتی آیتالله سعادتپرور بدهم، باید بگویم مکتب ایشان، همان مکتب «تربیت توحیدی» نجف بود؛ مکتبی که ما از آن به عنوان مکتب عرفانی نجف یاد میکنیم؛ مکتبی که رهبر معظم انقلاب در ۲ سفری که به قم مشرف شدند، تاکید کردند آموزهها و روشهای این مکتب باید مورد توجه طلاب و الگوسازی از آن برای مردم قرار بگیرد. خوب است این را هم بدانید که جد مادری مقام معظم رهبری که الان در مشهد دفن هستند، از شاگردان مرحوم آیتالله قاضی بودهاند و معظمله کاملا با این سبک سلوکی آشنا هستند و بر ترویج عالمانه آن تاکید و اصرار دارند.
در این روزگار خیلی از جوانان ما به دنبال استاد معنوی میگردند، به دنبال رشد و تعالی روحی و معنوی هستند، اگرچه خودم را کوچکتر از آن میدانم که بخواهم به جوانان توصیهای بکنم اما به این عزیزان مطلبی را عرض میکنم. من 30 سال خدمت آیتالله سعادتپرور بودم، از نزدیک با زندگی و روش ایشان که همان روش اولیای خدا و بزرگان مکتب نجف بود آشنا شدم، حقیقت و اساس روش این بزرگان، بندگی خدا بود. اول و آخر همین بندگی خداست؛ زندگی خداپسندانه داشتن. هرکس هرجایی که هست، به هر شغلی که مشغول است، هدفش را خدایی کند و در تمام جزئیات کارش رضای خدا را در نظر بگیرد. سلوک یک امر خیلی پیچیدهای نیست که افرادی بخواهند بازارگرمی کنند و برای خود دکان درست کنند و با نقل خواب و رؤیا و مکاشفه و کرامات، دیگران را به خود دعوت کنند و مدام از سیر و سلوک یک تصویر خاص و عجیب و غریب بسازند. خیر! این بزرگانی که ما دیدیم مثل مردم عادی زندگی میکردند اما تفاوتشان این بود که در جزئیات رفتار و افکارشان به دنبال رضای خدا و تبعیت کامل از دستورات دین الهی بودند.
* تولیت حوزه علمیه مروی
ارسال به دوستان
جهان در شوک مرگ دیگو مارادونا اسطوره ماندگار فوتبال آرژانتین و مرد تکرارنشدنی فوتبال جهان
افسانه مارادونا
حالا 25 نوامبر برای همیشه در ذهن فوتبال میماند؛ روزی که مهمترین بازیکن تاریخ فوتبال چشم از جهان فرو بست؛ خبری که شامگاه دیروز به صورت باورنکردنی و گسترده در عرض چند دقیقه تبدیل به خبر یک جهان شد. از لحظهای که رسانههای آرژانتین به صورت فوری خبر حضور مارادونا در بیمارستان را مخابره کردند، تنها چند دقیقه کافی بود تا خبر مرگ اسطوره این کشور مبدل به مهمترین خبر جهان شود. مارادونا چندی پیش به دلیل توموری در مغز در بیمارستان بستری شده و مورد جراحی قرار گرفته بود و در حالی که خیلی از طرفداران او منتظر شنیدن خبر بهبودیاش بودند، ناگهان دیروز خبر درگذشتش همه را شوکه کرد. دیگو آرماندو مارادونا سال 1960 در بوئنوسآیرس متولد شد. او یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال (از نظر بسیاری بهترین) و ستاره دهه 80 میلادی بهشمار میرفت. مارادونا نخستین بازیکن در تاریخ فوتبال بود که ۲ مرتبه رکورد نرخ نقل و انتقالات را در جهان شکست. او نخستینبار با بهای ۵ میلیون یورو به بارسلونا در لالیگای اسپانیا و بار دوم با بهای 95/6 میلیون یورو به ناپولی در سری آ ایتالیا پیوست. او در دوران حرفهای خود برای تیمهای آرژانتینوس جونیورز، بوکا جونیورز، بارسلونا، ناپولی، سویا و نیولز اولد بویز به عنوان یک بازیساز توانا، در پست هافبک هجومی بازی کرد. مارادونا در بارسلونا و ناپولی به بیشتر موفقیتهای باشگاهیاش دست یافت. او در رده ملی ۹۱ بار برای تیم ملی آرژانتین به میدان رفت و ۳۴ بار گلزنی کرد. این اسطوره فوتبال دنیا سابقه اضافه وزن زیاد، حملات قلبی و هپاتیت را داشت. مارادونا یکی از فوتبالیستهای تکرار نشدنی تاریخ فوتبال جهان محسوب میشود. وی در عرصه مربیگری هم علاوه بر تیم ملی آرژانتین، در تیمهایی مثل الوصل و الفجیره امارات کار کرده بود. وی اخیرا سرمربی تیم جیمناسیای آرژانتین بود. شاید بتوان گل مارادونا در مرحله یکچهارم نهایی جامجهانی ۱۹۸۶ به تیم انگلیس را جنجالیترین گل تاریخ فوتبال توصیف کرد. مارادونا در آن مسابقه موفق شد گل دوم آرژانتین را دور از چشم داور با دست وارد دروازه انگلیس کند تا تیمش به مرحله بعد صعود کند. مارادونا بعد از آن بازی، از این گل به عنوان «دست خدا» نام برد.
بسیاری دیگو آرماندو مارادونا را بهترین فوتبالیست تاریخ میدانند ولی به جرات میتوان گفت او اسطورهایترین ستارهای بود که نه فقط با پای چپ طلاییاش، بلکه با آن دست چپ معروفش نیز تاریخسازی کرد. گل مشهوری که با «دست خدا» وارد دروازه انگلیس کرد، شاید فراورزشیترین رویداد ورزش جهان باشد. او هیچگاه بابت آن خطای هند در ورزشگاه آزتکای مکزیکوسیتی از «پیتر شیلتون» و سایر انگلیسیها عذرخواهی نکرد تا بدین ترتیب به ما یادآوری کند در ابعادی بزرگتر، آن حرکت نه تنها خطا نبوده، بلکه تلنگری به بشریت و لحظه پیروزی نمادین برای ستمکشان عالم بوده است.
درست یک ماه پیش بود که او به مناسبت شصتمین زادروزش ابعاد جدیدی از «گل قرن» یا «دست خدا» را گشود. مارادونا در مصاحبه با نشریه فرانس فوتبال در آخرین روزهای عمر با همان آزادگی همیشگیاش و پس از ۳۴ سال از آن مسابقه اعلام کرد نه تنها از آن حرکت پشیمان نیست، بلکه آرزو کرد کاش میتوانست یک گل دیگر هم به انگلیس بزند اما این بار با دست راست!
رئیسجمهور آرژانتین دیروز در حالی به مناسبت مرگ اسطوره ۳ روز عزای عمومی اعلام کرد که او فقط اسطوره آرژانتینیها و لاتینها نبود، بلکه برای همه ملتهای مظلوم از جمله فلسطینیها که مارادونا قلب خود را متعلق به آنها دانسته بود نیز افسانهای ماندگار خواهد بود.
ارسال به دوستان
یادداشتی از حمیدرضا مقدمفر درباره سیاست حکیمانه رهبر انقلاب در قبال ترامپ
حسرت عکس یادگاری
دکترحمیدرضا مقدمفر: انتخابات آمریکا امسال با حاشیههای ریز و درشت پیرامونش برگزار شد و همچنان نتایج آن محل چالش است. صحنه سیاسی در این کشور شاهد این است که ۲ رئیسجمهور مدعی پیروزی هستند و تصویری نامتحد و واقعی را از ایالاتمتحده خلق کردهاند. هفتههای آتی نشان خواهد داد جنجال انتخاباتی در این کشور تا چه حد و در چه مسیری پیش خواهد رفت.
انتخابات آمریکا 4 سال پیش نیز به گونهای دیگر دنیا را به خود متوجه کرد. دونالد ترامپ، کاندیدای حزب جمهوریخواه که خود را تاجرمسلک معرفی میکرد، بر مسند قدرت نشست. او شعار معروف خود «اول آمریکا» (America First)را در کمپین انتخاباتیاش اعلام کرده بود. عدهای از دوستان نگران آمریکا معنای واقعی شعار ترامپ را «فقط آمریکا» (America Only) تفسیر کردند و این آغاز نگرانی آنها از شروع دورانی جدید در روابط ترانس آتلانتیک بود.
کاری به این نداریم که آیا ترامپ واقعا دیوانه بود یا از «تئوری مرد دیوانه»(Madman Theory) برای پیشبرد اهداف خود بهره جست. او به هر ترتیب شمشیر داموکلس را شفافتر از اسلاف خود بالای سر جهان برد تا با کسب امتیازهای متعدد «هنر معاملهگری» خودش را در عرصه سیاست نشان دهد و به پیشینیانش بگوید که چگونه میتوان همان اهداف راهبردی را صریحتر و شفافتر پیگیری کرد! ترامپ معتقد بود در مقایسه با اسلاف خود، مهارت بهتری در رسیدن به قراردادها و توافقهای بهتر و بیشتر به نفع آمریکا دارد. او قبل از ورود به عرصه سیاست به عنوان رئیسجمهور، کتابی را نوشته و عنوان آن را «ترامپ؛ هنر معاملهگری» (Trump: The Art of the Deal) انتخاب کرده بود.
۳ سال پیش بود که یکی از رسانههای آمریکایی گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه ترامپ در جلسهای که در دفتر کارش برای رایزنی درباره توافق تجاری سئول- واشنگتن برگزار شده بود، به یکی از مشاوران ارشدش دستور داده بود برای امتیازگیری از طرفهای مذاکره، او را فردی «دیوانه» و «غیرقابل پیشبینی» معرفی کنند.
رئیسجمهور آمریکا سعی میکرد با القای دیوانگی، و غیرقابل پیشبینی بودنش و از مسیر تئوری «بازی بزدل»(Game of Chicken) ، خواستههای خود را از مسیر زورگویی مضاعف بر دیگران تحمیل کند. او با تهدید جنگ تعرفهای و اقتصادی به مصاف چین، اروپا و همسایگانش اعم از کانادا و مکزیک رفت و البته دست خالی هم برنگشت. او با همین حربه از کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان میلیاردها دلار «دوشید» و حتی گفت اگر آمریکا ۲ هفته نباشد، آن کشورهای عربی به زبان «فارسی» سخن خواهند گفت! راهبرد ترامپ این بود که در توافقها هم سفت و سخت میایستاد تا امتیاز بگیرد و هم پس از تحصیل حاصل، طرف مقابل را تحقیر نیز میکرد.
شیوه دست دادن ترامپ با مقامات و برخی رهبران جهان که برای مدتی سوژه رسانهها شده بود، به روشنی خصلت زورگویی و تمامیتطلبی رئیسجمهور آمریکا را نشان میداد. او با همین شیوه یا به عبارت عامیانه «دستفرمان»، کشورهای بسیاری را وادار به عقبنشینی کرد. هرگز آن تصویر ترامپ در اجلاس گروه 7 در کانادا فراموش نمیشود که رهبران کشورهای دیگر به صورت ایستاده دور ترامپ بودند و رئیسجمهور آمریکا نشسته و با گاردی بسته به حرف آنها گوش میداد.
در طول این ۴ سال، کشورهای مختلف از آسیا گرفته تا اروپا و منطقه به دنبال راضی کردن رئیسجمهور آمریکا بودند. شاید یکی از سکانسهای جدی در هماوردی ترامپ با کشورهای دیگر مربوط به نبرد هستهای با کرهشمالی بود که رئیسجمهور آمریکا از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تهدید تند و تیزی را علیه پیونگیانگ انجام داد. کرهشمالی هم با وجود مقاومت سرسختانه اولیه خود، به سمت مرد دیوانه رفت تا شانس خود را بیازماید؛ هر چند ماحصل فقط چند عکس یادگاری و بازگشت به خانه با دستان خالی و افسوس از گذشته بود.
البته رئیسجمهور آمریکا سراغ ایران هم آمد. ترامپ با خروج از برجام از سیاست خود با عنوان «فشارحداکثری» علیه ایران رونمایی کرد؛ به گمان اینکه تهران در بازه زمانی چند ماهه در قبال این فشار تسلیم شده و با کاخ سفید تماس خواهد گرفت. او با تئوری بازی بزدل، کار را به ادعای قرار گرفتن در آستانه نبرد نظامی هم کشاند تا تهران پا پس بکشد و امتیاز گزاف بدهد. شاید تقصیری هم نداشت. او بر این تصور بود که فرمول زورگویی به جهان، برای ایران هم کارساز است. اما از قضا کار برعکس شد و مقاومت فعال ایران محاسبات آمریکا را تغییر داد. زمانی که ایران پهپاد متجاوز آمریکایی را در خلیجفارس ساقط کرد یا وقتی پایگاه عینالاسد را موشکباران کرد، آمریکا در اجرای تئوری خود عقب نشست. بزدل باخت!
در طول چند سال گذشته، آمریکا با قلدری تمام سعی کرد علاوه بر فشار، طرفهای ثالثی را برای مجاب کردن ایران به منظور مذاکره تحت شرط و شروط آمریکا و در واقع پذیرفتن همه یا بخشی از شروط دوازدهگانه پمپئو- که در واقع معنایش مانند همیشه نه مذاکره بلکه تسلیم بود- اعزام کرد یا واسطه قرار داد. عدهای هم در داخل کشور از جمله اصلاحطلبان، چنان دستپاچه و هولزده، خواهان مذاکره با ترامپ شدند که گویا عدم مذاکره با ترامپ پایان دنیاست اما رهبر حکیم انقلاب بار دیگر با واقعبینی و عنصر شجاعت که گذر زمان صحت، دقت و عمق تدابیر معظمله را نشان داده، بر سیاست عدم تسلیم مبتنی بر عدم مذاکره و عدم جنگ، بر مقاومت فعال در قبال زورگویی ناپایدار آمریکا تاکید کردند. همانگونه که ایشان در ماجرای برجام به درستی غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را تبیین و پیشبینی کرده بودند، این بار نیز افق شکست ترامپ را بارها تشریح کرده بودند. جالب است در این کره خاکی عظیم با کشورهای ریز و درشت، این فقط ایران بود که تا آخرین لحظه ایستادگی کرد تا با شرطبندی روی اسب بازنده، دچار خسارت مضاعف نشود. چنانکه علامه سیدحسن نصرالله نیز اشاره کرد، ایران تنها کشوری بود که ترامپ دیوانه را در حسرت حتی یک عکس یادگاری نگه داشت.
اما همانهایی که آن روزها عجولانه پای خود را در کفش مذاکره با ترامپ کرده بودند، امروز با چرخشی باورنکردنی و باز هم سادهلوحانه ندای آشتی با بایدن را سر میدهند، آن هم در حالی که هنوز حتی دولت جدید در کاخ سفید مستقر نشده و نتایج انتخابات محل مناقشه است. رفتن در مسیر تجویزی این جریانهای تسلیمطلب، بالطبع همان نتیجهای را خواهد داشت که مذاکره فرضی با ترامپ داشت. چند سال اخیر بخوبی عدم ثبات تصمیمات و محاسبات سیاسی در آمریکا را با جابهجایی رؤسایجمهور نشان داد. هر چند ایرانستیزی از جمله معدود موضوعاتی است که فصل مشترک کاندیداهای مختلف در آمریکا بوده است. ترامپ با «فشار حداکثری» (Maximum Pressure) به استقبال ایران آمد اما سیاست او مبتنی بر همان تحریمهای خردکننده و فلجکننده(Crippling Sanctions) ایجادشده در دوران باراک اوباما بود.
هر گونه چشم دوختن به آمریکا، اتلاف وقت و به گروگان گرفتن معیشت مردم با اهداف حزبی و جناحی در انتخابات است. در پایان به جملهای که یکی دو هفته گذشته در شبکههای اجتماعی چرخید میرسیم که حل مشکلات کشور «یک جو همت میخواهد، نه یک جو بایدن».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|